شاید امروز وقتی باشه برای وداع ولمس انگشتان سرد زمین
ولی وداع با چه کسی و لمس انگشتان سرد کدامین زمین
من همون غریبه ام
که از جاده ی مه آلودی با کوله باری از غم های زیبا تو رو زیر لب زمزمه می کنه
و دیگر حسی برا ی وداع نیست....
تو با من وداع می کنی وبا او می روی
اینجاست که غمی بر کوله بار غم هایم اضافه میشه
هوا مه آلوده
زمین سرده وباز هم من مثل غریبه هستم.
غریبه ای که زندگی را برای تو می خواهد و خودش را برای مرگ
پس بزار بمیرم تا وجودم راحت و روحم آزاد شه
اما نه من نباید بمیرم
باید باشمو بمونم و زجر بکشم
اینجور برام بهتره
من دیوانه ای بودم که به تو دل بستم
و تو منو سوزوندی
شاید گذر روزها برای تو فرقی نداشته باشه
اما هر روزی که به من می گذره
جای یک زخم روی قلبم میمونه
تا کی .. تاکی!!!
این قلب لعنتی میخواد بتپه
هر روز به امید هوای آفتابی از بی خوابی بیدار میشم
اما روز به روز آسمون تیره تر میشه
تو چرا ای آسمان؟؟؟
تو چرا با من سر ناسازگاری داری
نمی دونم تو بخاطر قلب من تیره شدی یا برای عذاب من
مهم نیست اصلا مهم نیست!!!
چرا که تموم میشه؟؟
یه روز زیر باران سنگ میمیرم
و خورشید بعد رفتن من دوباره می درخشه
و آسمون آبی میشه
و من آرزوی یک روز آفتابی دیگه رو به گور می برم
ولی از اینکه به تو میرسم خوشحال میشم منتظرم باش
به امید دیدار... !!!
آن روز چه صمیمی با من تو دست دادی
تنها تو دست دادی من هر چه هست دادم
بیزی یالنیز اولوم آییرار
بیرده یالنیز پروردیگار
اوره ییمده بیر آرزو وار
تانریم آییرماسین بیزی
قوروسون قوی بیزی تانریم
سالماسین یولوموزو آیری
سنی مندن آییرماسین
منی سندن آییرماسین
فقط مرگ میتواند ما را از هم جدا کند
و نیز فقط پروردگار
آرزویی در دل دارم
خدایمان ما را از هم جدا نکند
بذار خدا ما را محافظت کند
راهمان را از هم جدا نکند
تو را از من ومرا از تو جدا نکند
*************************************
در این دنیا تا چشم کار میکند
دیوار است و قحطی آفتاب
پس به یاد هم باشیم
![]() |
عهد
گفت آیا دل به دریا میزنی؟ گفتمش من غرق دریا میشوم!
گفت آیا جان اگر خواهم دهی؟ گفتمش با جان و دل هم میدهم!
گفت آخر با دل من میپری؟ گفتمش با بال پروازت منم پر میزنم!
گفتمش آیا تو هم این میکنی؟
گفت آری
هر چه کردی صد برابر میکنم !
بیر گئجه اوز تکلیگیمنن تکیدیم
منسه اونا باشیما گلنلری ، آرزومو ، ایسته ییمی دئیردیم او غملی عوره ییمین دردینی سویله ییردیم اما او
سوسموشدی هئچ بیر شی سویله میردی منده اونا باخارکن یاواش یاواش ساکیتله شیردیم.....
آما بیردن ایچیمنن اوزون و غملی آه سسی اشیتدیم،او سس منیم سسیمه اوخشاییردی
سوروشدوم
سن نه سن؟کیمسن؟نیه بئله آه چکیرسن؟
او دیله گلیپ سویله دی من سنین ایچینده یاشایان تکلیگینم .....من ساکیت اولارکن سوزله روه گولاغ آسیردیم
سنین دردین منیمده عوره ییمی داغلادی
داها ساکیت قالا بیلمه دیم اوجور کی من ایندی ایسته ییرم سنین او غملی،توزگون، کدرلی و حسرت چکن
گوزلروین ایچینده یاش اولام اولاری هر شئی یووان سئل کیمی
یووام و یاناقلاریندا آخیدارکن یئره توکم کی سن هر حالدا اوز ایسه یووه ، مرادووا و آرزووا چاتاسان و هئچ زامان دردلی ، غملی
اولمایاسان
منسه او تکلیگیمی اشیدیم ، اونی حس الدیم ، باغریما باسدیم و آغلیا آغلیا یاواش یاواش یاتدیم.....